وبلاگم سه ساله شد.
---------------------------------------------------
بغضی نشسته بر دلم
سنگین و شرمسار
از روی ماه تو
از حسرت نبودنت
دیدی چه بر سرم گذشت
گویی شکسته ام
گویی نبوده ام
آه
با تو هستم ای غریب آشنا
ای از دیار عشق
یادم که میکنی
یادت که میکنم
بغضی نفس زنان
اشکی دوان دوان
پر میکند مرا
ای همصدای من
در لحظه های ناب
ای برتر از سکوت
فریاد کن مرا
بغضی نهفته ام
در بطن روزگار
فریاد کن مرا
بیداد کن مرا
--------------------------------------------------
پی نوشت 1 :این پست تقدیم به دوست عزیزم معین که برای ساخت این وبلاگ مشوقم بود و خیلی کمکم کرد.
پی نوشت 2 : از همه ی عزیزانی که در این 3 سال به خونه ی مجازیم اومدن و برام کامنت گذاشتن ممنونم.
مبارک باشه عزیزم
مرررررسی
هرجا دلت شکست قبل رفتن خودت جاروش کن تا هرکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نزاره.

سحر جونم خیلی دوستت دارم
ما بیشتر
دل به دل راه داره گلم
عزیز مهربونم

هیتلر قبل از خودکشیش به پیش خدمتش میگه : اشکهایی که پس از خوردن یه شکست میریزید همون عرق هایی هستند که نرختید برای پیروز شدن...
چه خوب گفته هیتلر
البته اون بالا هم یادم رفت سلام کنم
حالا سلام سحر جونم
سلام به روی ماهت افسانه جونم
از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش !
پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !
غــافـل از این کــه ، آســمون ،
هـــمون آسـمونــه ...
salam vebton ghashange be manam sari bezanid
mikham belinkameton ejaze hast???