شرمنده ام
گفته بودم
دست بر دیوار دور آن ور دریا می زنم
و تا هزاره ی شمردن چشم می گذارم
گفته بودم
غبار قدیمی تقویم را
از شیشه های شعر و خاطره پاک نمی کنم
گفته بودم
صدای سرد سکوت این سال ها را
با سرود و سماع ستاره بر هم نمی زنم
اما دوباره دل دل این دل درمانده
تو را میهمان سایه گاه ساکت کتاب و کاغذ کرد
هی
همیشه همسفر حدود تنهایی
بگذار که دفتر دریا هم
گزینه ای از گریه های گاه به گاه من باشد.
یغما گلرویی
سلام سحر جان ممنون که اومدی خداییش خودت قضاوت کن ببین باید حذف کنم یا نه؟ آیا با دو آپ قبلی که گذاشته بودی کدومشو خبرم کردی آیا گرفتار بودی یا که اهمیتی نمیدی.وقتی که درخواست تبادل لینک از همدیگر رو داریم به چه معناس.به این معناس که فقط لینکستان بلند بالایی داشته باشیم. نه! نمیدونم ولی اخطار من جدی و مهلت که دادم هم تمدید نمیشه.